طلاق توافقي

در اين نوع طلاق همه چيز به توافق زن و شوهر بستگي دارد و معمولا زن و شوهر پس از توافق در مسائل مربوط به زندگي مشترك از جمله مهريه، نفقه، جهيزيه و در صورت داشتن فرزند مشترك، حضانت فرزند، براي طلاق توافقي اقدام ميكنند. اخذ وكيل پايه يك مي‌تواند به تسهيل اين روند كمك شاياني كند.

طلاق توافقي در آمار نشان مي‌دهد چيزي بيش از 30 تا 40 درصد طلاق‌ها است . دليل اين امر را مي‌توان از سويي در تمايل زوجين بر دوري از دعوا، جنجال، برخوردها، عكس‏‌العمل‌هاي نامعقول و اتلاف وقت بيشتر در دادگاه‌ها دانست .

طلاق توافقي

طلاق توافقي

طلاق توافقي زماني شكل مي گيرد كه زوجين به اين نتيجه مي رسند كه زندگي آن ها به بن بست رسيده و ديگر توان زندگي با يكديگر را نخواهند داشت. اين نوع طلاق بيشتر براي دوري از سر و صدا، جنجال هاي بي مورد در جلسات دادگاه و جدا شدن سريع زوجين است.  براي انجام طلاق توافقي همه مسائل مربوط به زوجين از جمله نفقه، حضانت فرزندان، مهريه ، جهيريه و... بايد به توافق برسند. در طلاق توافقي زوجين بهتر است براي دست يابي به نتيجه بهتر و سريع تر اقدام به اخذ وكيل پايه يك كنند.  براي جاري شدن صيغه طلاق توافقي، زن و شوهر بايد با شناسنامه و عقد ‌نامه به دادگاه رفته و فرم درخواست را پر و درخواست را طبق روال معمول به دادگاه تقديم كنند. دادگاه زوجين را مكلف به انتخاب داور از ميان بستگان خود مي كند. اين داوران بايد با زوجين مذاكره و تلاش را در جهت مصالحه و اصلاح روابط آن ها كنند. اگر داوران نتوانند زوجين را به سازش متقاعد كنند بايد به دادگاه اين گزارش را بدهند. دادگاه نيز براساس توافق زوجين گواهي عدم امكان سازش را صادر كرده و زوجين مي توانند با ارائه گواهي به دفترخانه طلاق، صيغه طلاق را جاري و ثبت كنند. گواهي عدم امكان سازش 3 ماه اعتبار دارد.

معايب طلاق توافقي

طلاق يكي از بزرگترين آسيب‌هاي اجتماعي محسوب مي‌شود كه صدمات جبران ناپذيري را براي زن و مرد و فرزندان برجاي مي‌گذارد. با توجه به اينكه اين نوع طلاق سريع تر از روش هاي معمولي طلاق است، احتمال تصميم گيري هاي نادرست و پشيماني بعد از طلاق بسيار زياد است. در طلاق توافقي زوجين هر كدام دلايلي براي طلاق توافقي دارند. زنان مهم ترين دلايل خود را براي طلاق توافقي، فحاشي و ضـرب وشتم توسط شوهر، تنفر از شوهر، ناسازگاري، توجه نكردن شوهر به خواسته ها و توقعات همسر، دخالت خـانواده شـوهر، عـدم تحمل شوهر و لجبازي هاي او را برشمرده اند. در مقابل مردان نيز علاقه نداشتن به زن، بدبيني به زن، تمكين نكردن، استقلال نداشتن زن (وابستگي به خانواده)، علاقه نداشتن به همسر، دخالت اطرافيان و ناآگاهانه بودن ازدواج را به عنوان دلايل طلاق مطرح مي كنند.

ازديگر معايب طلاق توافقي آن است كه شوهر هيچ اجباري براي آمدن به محضر پس از صدور حكم ندارد. براي حل اين مشكل بايد طرفين رفتن به محضر را به عنوان جزيي از تعهدات خود ذكر كنند تا دادگاه بتواند طرفين را براي رفتن به محر ملزم كند. 

مزاياي طلاق توافقي

• زمان صدور گواهي مربوط براي جواز اجراي طلاق كوتاه است.
• عدم تشكيل پرونده‌هاي متعدد در دادگستري.
• از رجوع مكرر زوجين به محل دادگستري جلوگيري مي شود.
• با توجه به اينكه دخالت طرفين كم مي شود، طلاق و صدور گواهي‌ عدم سازش سريع تر شكل مي گيرد.
• درگيري كمتر و كاهش تنش بينابين خانواده‌هاي زوجين و فرزندان.
• مدت‌ دار بودن اين گواهي در عرض 3 ماه كه سبب حفظ دوام عقد نكاح است در حالي‌ كه در حكم طلاق، كه بدون مدت اجرايي است هر لحظه دوام زندگي تهديد مي‌شود.
  
  با تمام مزايا و معايب اين طلاق، بايد گفت كه طلاق توافقي در حالي كه زوجين واقعا تصميم به طلاق گرفته باشند بهترين و پخته ترين راه حل مشكل است. طلاق توافقي در اين شرايط بهترين انتخاب است زيرا اين راه مي تواند فرصتي دوباره براي آغاز بهتر زندگي باشد. اگرچه نبايد به خاطر كوچك ترين اختلاف و مشاجره تصميم عجولانه به طلاق گرفت. 

طلاق توافقي در دوران عقد

اگر منظور از دوران عقد، عدم نزديكي و رابطه ي زناشويي بين زوجين باشد به هنگام طلاق چه از نوع توافقي و چه از جانب هر كدام از زوجين، مهريه نصف خواهد شد. اين شرايط زماني تغيير خواهد كرد كه توافق ديگري در بين زوجين باشد. به عنوان مثال زوجه ادعايي در خصوص مهريه نداشته و يا در قبال طلاق توافقي آن را بذل مي كند.

در هر صورت بايد گفت كه طلاق توافقي به توافق طرفين وابسته بوده و بر سر هر چه كه به توافق برسند دادگاه همان را به عنوان ملاك مورد عمل قرار مي دهد.

در طلاق هاي توافقي كه در آن ها بين زوجين رابطه زناشويي شكل نگرفته است، بايد يك نكته رعايت شود. اين نكته اين است كه در هنگام مراجعه براي طلاق بايد گفته شود كه زوجه كل مهريه استحقاقي را در قبال طلاق بذل مي كند. زيرا همان طور كه توضيح داده شد به هنگام طلاق در اين شرايط حق زوجه باكره فقط نصف مهريه اي است كه در سند نكاحيه نوشته شده است.

رويه موجود در دادگاه هاي خانواده تهران بر اين است كه اگر زوجه مدعي بكارت شود از سوي دادگاه به پزشكي قانوني جهت معاينه ارجاع داده خواهد و در صورت تاييد بكارت و عدم نزديكي اين امر در راي دادگاه تاثير گذار خواهد بود. اگرچه در بعضي از شهرستان ها اقرار زوجين مبني بر عدم نزديكي را كافي مي دانند.

بهتر است بدانيد كه در صورتي كه زوجه دوشيزه باشد پس از ثبت طلاق، زوجه حق رجوع به مهريه را نخواهد داشت. علاوه بر اين موضوع زوجين با مراجعه به اداره ثبت احوال مي توانند شناسنامه جديدي اخذ نمايند كه در آن نام همسر قبلي و طلاق در آن نوشته نشده باشد.

طلاق توافقي در كانادا

زوجين بايد توافق نامه خود به به دادگاه خانواده درخواست طلاق توافقي را مطرح كنند. اين توافق نامه زماني قابل طرح خواهد بود كه زوجين به مدت يكسال با يكديگر زندگي نكرده باشند. وكيل خانواده در كانادا بايد با تنظيم پيش نويس توافق نامه بين زوجين تكليف تمامي حقوق و امور بين زوجين از جمله تقسيم اموال، حضانت ، نفقه و مهريه را مشخص كرده و به دادگاه خانواده تقديم كند.

حضانت فرزندان و طلاق توافقي

بر طبق قوانين طلاق حضانت فرزندان تا سن 7 سالگي چه دختر و چه پسر با مادر است و پس از آن بر عهده پدر بوده و نفقه فرزندان در اين مدت هم بر عهده پدر است مگر اينكه پدر يا مادر صلاحيت نگهداري فرزندان را نداشته باشند كه در آن صورت دادگاه مصلحت فرزندان را براي حضانت ملاك قرار مي دهد.

در طلاق توافقي كه اصل بر توافق طرفين است دادگاه به موضوع حضانت فرزندان ورود پيدا نمي كند زيرا طبق شرايط اين طلاق بايد والدين قبل از انجام طلاق در اين موارد به توافق رسيده باشند. در طلاق توافقي زوجين مي توانند به اشكال مختلف با يكديگر در خصوص حضانت فرزندان به توافق برسند. به طور مثال فرزند دختر نزد مادر و فرزند پسر نزد پدر باشد يا دختر تا سن 10 سالگي و پسر تا 12 سالگي نزد مادر باشد. بايد گفت كه در هر حال نفقه فرزندان بر عهده پدر است مگر اينكه زوجين در خصوص نفقه فرزندان هم به شكل ديگري با يكديگر به توافق برسند. توجه داشته باشيد توافق زوجين مبني بر اين كه حضانت بر عهده چه كسي باشد به اين معنا نيست كه ديگر هيچ وقت نمي توان حضانت را باز پس گرفت. بعد از طلاق اگر به هر دليل قانوني و موجه طرف ديگر كه حضانت را برعهده نگرفته، ثابت كند كه سلامت جسماني، روحي و تربيتي فرزند در خطر بوده و طرف مقابل صلاحيت نگهداري فرزند را ندارد مي تواند از دادگاه تقاضاي سلب حضانت كند.

مطالبه مهريه در طلاق توافقي

يكي از مسائل مهمي كه معمولا در طلاق توافقي مطرح مي شود ، مطالبه ي مهريه است . همان طور كه در تعريف طلاق توافقي گفته شد ، زوجين بايد بر سر مسئله مهريه با يكديگر به توافق برسند ، زيرا دادگاه بر اساس توافقي كه زوجين بر سر مهريه داشته اند ، حكم صادر مي كند . 
نكته اگر زن مهريه خود را به صورت چك و يا سفته دريافت كند ، و اين چك و يا سفته وصول نشود ، زن بايد مدارك لازم جهت اثبات اين موضوع را به دادگاه تقديم كند تا در صورت قطعيت ، حكم جلب و توقيف اموال زوج صادر شود .

مدت زمان طلاق توافقي

در طلاق توافقي چون زوجين در تمامي مسائل مربوط به زندگي مشترك خود به توافق رسيده اند ، دادگاه در رسيدگي به پرونده آن ها سختگيري زيادي را نمي كند و در مدت زمان كوتاهي حكم طلاق را صادر مي كند . اين روند معمولا در تمامي شهرهاي ايران صادق است . به طور مثال در شهر تهران شعبه هاي دادگاه ها خانواده از يك روند ثابت براي صدور حكم طلاق استفاده مي كنند . اين روند اگر توسط يك وكيل پايه يك انجام شود ، معمولا بين يك هفته تا 4 روز كاري به طول مي انجامد . نكته به طور معمول اگر از 25 هر ماه تا ابتداي ماه بعد ، در خواست طلاق توافقي ثبت شود ، پرونده مذكور ارجاع داده نمي شود ، بنابراين ممكن است مدت زمان صدور حكم براي طلاق توافقي كمي طولاني تر شود .

وكالت طلاق توافقي

چنانچه زوجين در مورد مسائل مالي و غير مالي به توافق رسيده باشند يا در موارد ديگري كه زن از همسر خود وكالت نامه اي گرفته تا چناچه زماني تصميم به جدايي گرفت بتواند از آن استفاده كند. اين وكالتنامه ها در دفتر اسناد رسمي تنظيم گشته و شروط نوشته شده در آن از سوي سر دفتر كه فردي بي طرف است تنظيم مي گردد. به ياد داشته باشيد كه قبل از تنظيم آن را مطالعه و پس از توافق در مورد بند و شروط آن را امضا كنيد.
در اين نوع از وكالتنامه ها زوج بايد توجه كند كه همسرش با استفاده از وكالتنامه اي كه در دست دارد مي تواند اقدام به طلاق نمايد. نكته مهم اين است كه وي حق دارد با اخذ مهريه و يا بذل قسمتي از آن خود را مطلقه كند و زوج پس از طلاق بايد مهريه توافق شده در وكالت نامه را بپردازد. بايد توجه كرد كه در وكالتنامه بايد توافقات صريحا اعلام شوند. اين توافقات شامل مسائلي مهريه ، نفقه، جهيزيه، اجرت المثل دوران زناشويي، حضانت فرزندان و حق ملاقات آن ها مي شود.

طلاق توافقي توسط وكيل

با توجه به اين كه طلاق توافقي نسبت به ديگر راه هاي طلاق سريع تر رخ مي دهد مي توان براي جلوگيري از نزاع و درگيري و عدم برخورد طرفين در طي فرآيند در طي فرآيند طلاق به اخذ وكيل اقدام كرد.

مزاياي طلاق توافقي توسط وكيل

مزاياي انجام طلاق توسط وكيل

    انجام مراحل طلاق توافقي توسط وكيل به دليل آشنا بودن به شعب دادگاه و رويه آن ها ظرف مدت هفت تا ده روز كاري  و حتي كمتر انجام خواهد شد.
    در صورت اختيار وكيل پايه يك نيازي به حضور طرفي كه وكيل دارد در تمام مراحل طلاق توافقي دادگاه نيست.
    عده اي از مردم با توجه به شخصيت، شغل و ساير مسايل معتقدند كه اگر در مجتمع قضايي خصوصا دادگاه خانواده حضور پيدا كنند چه بسا كه با شخص آشنا و يا از اقوام رو به رو شوند و اين به زعم آن ها براي آبرويشان خوب نيست ، گذشته از درست و غلط بودن اين اعتقاد كه جنبه شخصي دارد، بودن وكيل به جاي موكل اين مشكل را حل مي كند.
    بي شك يكي از آسان ترين و سريع ترين پرونده ها طلاق توافقي است، اما اهل فن مي دانند در جايي كه توافق هاي زوجين زياد مدت دار و يا پيچيده است، نياز به كسي است كه از اطلاعات حقوقي كافي برخوردار باشد و به ظرايف طلاق توافقي آگاه باشد. لذا توصيه بر اين است كه حتي الامكان در تمام مراحل از وكيل پايه يك استفاده كنيد.
    قابل ذكر است كه گاهي در هنگام طلاق بين بعضي از زوجين بي اعتمادي شديد وجود دارد و زوجين بيم آن را دارند كه طرف مقابل ممكن است اصطلاحا سر او كلاه بگذارد. براي جلوگيري از اين موضوع، داشتن وكيل بهترين راه حل است.
    توافقات زن و مرد در طلاق توافقي توسط وكيل صورت جلسه و مطابق آن حكم صادر ميشود.
    اجراي صيغه طلاق هم بدون حضور زن و مرد و توسط وكيل صورت  مي گيرد.

تشريفات طلاق توافقي در قانون جديد

بايد گفت كه قانون حمايت خانواده بسياري از مقررات گذشته در خصوص ازدواج و طلاق را نسخ كرده است. در قانون جديد حمايت خانواده در صورتي كه زوجين متقاضي طلاق توافقي باشند، دادگاه موضوع را به مركز مشاوره خانواده ارجاع داده و طرفين مي‌توانند تقاضاي طلاق توافقي را از ابتدا در مراكز مذكور مطرح كنند. در صورت منصرف نشدن متقاضي از طلاق، مركز مشاوره خانواده موارد توافق براي اتخاذ تصميم نهايي را به دادگاه منعكس مي‌كند.

در صورتي كه طلاق توافقي به درخواست زوجه باشد، دادگاه مطابق قانون به صدور حكم الزام زوج به طلاق يا احراز شرايط اعمال وكالت در طلاق مبادرت مي‌كند. اگر طلاق توافقي به درخواست زوج باشد، دادگاه به صدور گواهي عدم امكان سازش اقدام مي نمايد. در تمامي موارد درخواست طلاق به جز طلاق توافقي، دادگاه بايد به منظور ايجاد صلح و سازش موضوع را به داوري ارجاع كند. دادگاه در اين موارد بايد با توجه به نظر داوران رأي صادر مي كند. اگر نظر داوران را نپذيرد بايد با ذكر دليل آن را رد كند.

نكته هاي مهم در طلاق توافقي

    بايد توجه داشته باشيد كه در طلاق توافقي يك وكيل پايه يك نمي تواند هم از طرف زوج و هم از طرف زوجه وكالت بپذيريد.
    اگر زوجه از زوج وكالت طلاق را داشته باشد وكيل پايه يك دادگستري در حقيقت وكيل با واسطه ي زوج خواهد بود. در نتيجه حضور زوجه در دادگاه و امضاي دادخواست و ساير مدارك از طرف او الزامي است. در غير اين صورت بايد هر كدام از طرفين دو نفر وكيل دادگستري براي انجام فرآيند طلاق توافقي خود وكالت بدهند.

    گواهي عدم امكان سازش سه ماه اعتبار داشته و پس از سه ماه اگر طرفين اقدام نكنند، باطل مي شوند.

اسناد لازم جهت طلاق توافقي

براي انجام و ثبت هر گونه طلاق در دفاتر رسمي طلاق بايد از دادگاه گواهي عدم امكان سازش را دريافت كنيد و سپس گواهي را به دفاتر طلاق براي ثبت رسمي و صدور طلاقنامه ارائه نماييد.

مدارك ذيل به پيوست دادخواست طلاق توافقي توسط خود شما يا وكيل شما تقديم مي شود:

    سند ازدواج.
    شناسنامه يا كارت ملي زوج.
    شناسنامه يا كارت ملي زوجه.
    وكالت نامه محضري طلاق ( الزامي نيست، فقط در صورت اعطاي وكالت در طلاق ).
    توافق مبني بر نحوه پرداخت يا بذل مهريه، نفقه و تعيين تكليف حضانت فرزند مشترك.
    نظر واحد مشاوره خانواده در دادگاه.
    گواهي عدم بارداري زوجه.

مراحل طلاق توافقي

براي انجام طلاق توافقي هر يك از زوجين و يا وكيل آن ها ، بايد علاوه بر ذكر توافقات دو طرف در مسائل مهريه و نفقه و حضانت فرزند و … در دادخواست طلاق توافقي، كپي شناسنامه زوجين و كپي عقدنامه را ضميمه دادخواست زوجين كنند و براي ثبت طلاق به دادگاه خانواده مراجعه كنند.

مراحل طلاق توافقي

پس از ثبت دادخواست طلاق توافقي دادگاه از زوجه مي خواهد گواهي عدم حمل و آزمايش بارداري را ارائه دهد. سپس طرفين به واحد مشاوه دادگاه خانواده ارجاع داده شده، تا نظر مشاور هم ضميمه دادخواست طلاق توافقي زوجين گردد. زماني كه مدارك لازم دادگاه جهت صدور گواهي عدم امكان سازش آماده شد زوجين مي توانند با مراجعه به دفاتر رسمي طلاق براي اجرا و ثبت حكم طلاق توافقي اقدام كنند. اين مراحل تقريبا يك هفته تا ده روز طول مي كشد. پس از آن زوجين مي توانند با مراجعه به يكي از دفتر خانه هاي طلاق اقدام به ثبت رسمي طلاق نمايند. گواهي عدم بارداري نيز بايد به دفترخانه طلاق ارائه شود.

مدارك لازم جهت طلاق توافقي

1. اصل سند ازدواج و در صورت نبود آن بايد رونوشتي از دفترخانه محل انعقاد عقد نكاح دريافت كنيد.
2. اصل شناسنامه زن و مرد
3. كپي كارت ملي زن و مرد

نمونه دادخواست طلاق توافقي – متن دادخواست طلاق توافقي

نمونه دادخواست طلاق توافقي با بيان جزئيات توافق

مطالبه مهريه

پيش از ادامه مطلب مطالبه مهريه بهتر است ابتدا تعريفي از مهريه و تاريخچه آن داشته باشيم سپس به بيان شرايط مطالبه مي پردازيم.

مهريه چيست؟

مهريه چيست

مهريه در قرآن به صداق و نحله تعبير شده است از اين رو در جوامع اسلامي جايگاهي ويژه دارد. صداق به معناي صداقت مرد و نحله به معناي هديه يا پيشكش است. صداق و نحله در واقع بر عزت نفس زن، جايگاه شاخص و ممتاز او در جامعه و خانواده، علاقه و احترامي كه توسط مرد بايد به او گذاشته شود تاكيد مي كند. مهريه در واقع مالي است كه به هنگام جاري شدن عقد نكاح به عنوام هديه از طرف زوج به او تعلق مي گيرد. از همان لحظه جاري شدن عقد نكاح مالكيت مهريه از آن زن بوده و مي تواند آن را طلب كند.

تاريخچه مهريه

در پيدايش مهريه مراحل مختلفي رخ داد كه مي توان از آن ها به دوره ي مادر شاهي و پدر شاهي اشاره كرد. در مراحل اوليه، مرد به عنوان طفيلي زن زندگي مي كرد و خدمتكار زن بود، در اين دوره زن بر مرد حكومت مي كرده است. در مرحله بعد كه حكومت به دست مرد افتاد، مرد زن را از قبيله ديگر مي ربود. در مرحله سوم مرد براي اينكه زن را به چنگ آورد به خانه پدر زن رفته و سال ها براي او كار مي كرده است. در مرحله چهارم مرد مبلغي به عنوان "پيشكش" تقديم پدر زن مي كرده است و رسم مهر از اينجا ناشي شد.
نهايتا در مرحله پنجم مرد هنگام ازدواج يك "پيشكشي و يا مهر" تقديم خود زن مي كند و هيچ يك از والدين حقي به آن هديه ندارند. زن در حالي كه از مرد پيشكشي دريافت كرده و حق مطالبه مهريه را دارد، استقلال اجتماعي و اقتصادي خود را داشته و به اراده خود شوهر انتخاب مي كند. نتيجه كار و زحمتش به خودش تعلق دارد نه به ديگري و در معاملات حقوقي خود احتياجي به قيوميت مرد ندارد. مرد از لحاظ بهره برداري از زن، فقط حق دارد در ايام زناشويي از وصال او بهره مند شود و مكلف است مادامي كه زناشويي ادامه دارد، زندگي او را در حدود امكانات خود تامين نمايد. اين همان مرحله اي است كه مورد قبول اسلام است.

شرايط مهر كردن

مهريه براي طلب شدن بايد شامل شرايطي شود. در واقع مهريه اي قابل طلب كردن است كه معقول باشد. علاوه بر معقول بودن، زوج بايد توان فراهم آوردن مهريه را داشته باشد و مهريه بايد امكان تملك را داشته باشد به طور مثال شما نمي توانيد جنگل هاي مازندران را مهريه كنيد. علاوه بر شرايط مهريه، مطالبه آن نيز شرايط خاصي دارد كه به ذكر آن خواهيم پرداخت.

شرايط مطالبه مهريه

شرايط مطالبه مهريه

بايد گفت كه آشنايي زن به حق ‌و حقوق خود و اقدام قانوني به جا و سريع از مهم‌ ترين عوامل در طرح داد خواست مطالبه مهريه مي‌باشد. شما مي توانيد به تجربه ما در مطالبه مهريه و حفظ حقوق قانوني شما اعتماد كنيد. ما با عقد قرار دادي منصفانه به شما اين اطمينان خاطر را مي دهيم كه تمام تلاش خود را در جهت حاصل شدن بهترين نتيجه خواهيم كرد. 
در مطالبه مهريه بايد دانست كه مهريه از كدام نوع است.

انواع مهريه

در مطالبه مهريه بايد توجه كرد كه مهريه از كدام نوع است. در اين جا به بيان انواع مهريه مي پردازيم.

مهر المسمّي

اين نوع از مهر مي تواند شامل خانه، ماشين، پول، طلا و ... كه ارزش اقتصادي يا تملكي دارند، مي گردد. اين نوع از مهريه به مهر درخواستي كه در زمان عقد با توافق زن و مرد تعيين شده، گفته مي شود. در ازدواج دائم ضرورت مشخص و ثبت شدن مهريه پيش از عقد وجود نداشته و مي توان پس از عقد با توافق زوجين مهريه را ثبت كرد. البته بايد دانست كه پس از اتمام عقد زن مالك تمام مهريه بوده و مي تواند در هر زماني آن را از مرد طلب كند.

مهر المثل

نوع ديگري از مهريه مهر المثل است. اين نوع از مهريه زماني به زن تعلق مي گيرد كه مدت زماني از ازدواج گذشته و مهر المسمي هنوز تعيين نشده است. اين نوع از مهريه با نظر دادگاه و با توجه به سن، موقعيت، جايگاه اجتماعي و شرايط زماني تعيين مي گردد. 
شرايط دقيق تر اين نوع مطالبه مهريه را مي توان شامل موضوعات زير دانست.
رابطه ي زناشويي رخ داده باشد ولي مهر المسمّي تعيين نشده باشد و يا در عقد شرط عدم مهر باشد، باز هم بعد از رابطه‌ي زناشويي در مطالبه مهريه ، مهرالمثل به زن تعلق مي‌گيرد.
اگر بنا به شرايطي مهر المسمّي تعيين شده باطل گردد يا ازرش اقتصادي مالي نداشته باشد آنگاه مهر المثل تعلق مي گيرد.

مَهرالمُتعِه

در مهر المثل گفته شد، مهريه با توجه به وضعيت و شرايط زن تعيين مي گردد اما در مهر المتعه مهريه با توجه به وضعيت اقتصادي مرد مشخص مي شود. اين نوع از مهريه زماني به زن تعلق مي گيرد كه در عقد نكاح مهريه ذكر نشده باشد و شوهر قبل از نزديكي، زن خود را طلاق دهد.

درخواست مطالبه مهريه

در صورتي كه مهريه به صورت پول نقد، طلا و سكه باشد زن مي تواند با مراجعه به دفتر ازدواج يا اداره ثبت اسناد محل ازدواج درخواست مطالبه مهريه خود را اعلام كند. پس از ابلاغ اجراييه ي مطالبه مهريه، زوج فرصت دارد كه تا ظرف 10 روز مهريه زوجه را بپردازد. زن نيز در فرآيند مطالبه مي تواند تقاضاي توقيف اموال، حساب هاي بانكي و حقوق مرد را از موسسه ها و سازمان هاي دولتي يا خصوصي داشته باشد. توقيف حقوق تا زماني كه زن و شوهر با يكديگرزندگي مي كنند به اندازه يك چهارم و زماني كه از يكديگر جدا شوند به اندازه يك سوم از آن خواهد بود.

روش هاي مطالبه مهريه

مهريه به دو طريق از طرف زوجه قابل وصول است.

مطالبه مهريه از طريق مراجعه به دادگستري

مطالبه مهريه از طريق دادگستري

زن با مراجعه به دادگاه درخواستي جهت مطالبه مهريه خود ارائه مي كند. دادخواست حقوقي مهريه به وكيل پايه يك داده شده و زن مي تواند به طور همزمان تقاضاي توقيف اموال همسرش را داشته باشد. در دادخواست مطالبه مهريه زن مهريه، هزينه ابطال تمبر و حق الوكاله وكيل پايه يك را مطالبه مي كند. بايد گفت كه هزينه تمبر به ازاي يك ميليون تومان اول مهريه، پانزده هزار تومان و بابت مابقي مهريه به ازاي هر يك ميليون، بيست هزار تومان تمبر الصاق مي گردد.

مطالبه مهريه از طريق اجراي ثبت اسناد

زن از طريق اجراي ثبت اسناد رسمي مهريه خود را مطالبه مي كند. در اين روش سند ازدواج خود را به دفترخانه محل ثبت عقد ارائه و تقاضاي صدور اجرائيه مي كند. سپس با اجرائيه به اداره ثبت مراجعه و مهريه خود را مطالبه مي كند كه البته به ميزان نيم عشر دولتي هزينه اجرايي پرداخت مي نمايد كه بعداً اين هزينه از شوهر اخذ خواهد گرديد. اموال منقول و غيرمنقول به شرط اينكه جزء مستثنيات دين نباشد توقيف مي گردند. در ادامه بهتر است بدانيد كه :
• زوجه مي تواند زوج را از كشور ممنوع الخروج كند. براي ممنوع الخروج شدن زوج، زن بايد فرم ممنوع الخروجي را از همان اداره اي كه دادخواست مطالبه مهريه را مطرح كرده، دريافت و تكميل كند. در اين فرم بايد قيد كنيد كه نسبت به چه ميزاني از مطالبه مهريه درخواست ممنوع الخروج شدن زوج را داريد، زيرا هر ميزان از مهريه را كه در اين فرم قيد كنيد ديگر نسبت به آن نمي توانيد تقاضاي توقيف اموال را داشته باشيد .
• توقيف اموال همان طور كه گفته شد نبايد جزء مستثنيات دين باشند.
• اگر زوج پس از ابلاغ اجرائيه اموال خود را به قصد فرار از دين به دوستان و آشنايان انتقال دهد در صورت شكايت و اثبات آن، او مشمول مجازات مرقوم در ماده 4 قانون نحوه اجراي محكوميت هاي مالي مي شود. زوج براي ابطال معامله انجام شده مي تواند از مجراهاي حقوقي اقدام كند.

معايب مطالبه مهريه از اين طريق ثبت اسناد

1- در مطالبه مهريه از طريق ثبت زوجه ممكن است دچار ضرر مالي شود زيرا در اين روش به افزايش قيمت سكه توجه نمي كند. اگرچه بايد گفت دادگاه قيمت زمان اجراي حكم را در مطالبه مهريه ملاك مي داند.
2- در مطالبه مهريه از طريق اجراي ثبت نمي توان زوج را به زندان انداخت اما در شيوه ي دادگاه و طبق ماده ي 2 قانون نحوه ي اجراي محكوميت هاي مالي مي توان زوج را زنداني كرد.

مزاياي مطالبه مهريه از طريق ثبت اسناد

1- شيوه ي اجراي ثبت در مطالبه مهريه، بسيار سريع تر از دادگاه است.
2- هزينه اقدام براي مطالبه مهريه از طريق اجراي ثبت از دادگاه كم تر مي باشد .
3- در شيوه ي مطالبه مهريه از طريق اجراي ثبت اسناد مي توان زوج را در زمان اندك ممنوع الخروج كرد. اگر مطالبه مهريه از طريق دادگاه باشد ممنوع الخروج شدن زوج فقط منوط به صدور و قطعي شدن داد نامه محكوميت وي است.

مطالبه مهريه توسط وكيل

حضور وكيل پايه يك براي مطالبه مهريه در كنار زوجه علاوه بر تسريع در دريافت مطالبه مهريه، موجب اطمينان خاطر زن از هرگونه تضييع حق و حقوق وي توسط زوج مي گردد. فرآيند مطالبه مهريه مانند تمام فرآيندهاي قانوني داراي نكاتي است كه عدم آگاهي كافي و دقيق زوجه مي تواند موجب پايمال شدن حقوق وي و يا كند شدن مراحل رسيدگي در مطالبه مهريه گردد.

مزاياي پيگيري مطالبه مهريه توسط وكيل پايه يك براي زن

• مطالبه مهريه از هر دو روش فوق توسط وكيل پايه يك يك مدت زمان كمتري طول مي كشد.
• در مطالبه مهريه وقتي وكيل پايه يك حضور دارد نيازي به حضور زن در دادگاه نيست.
• در صورت شناسايي اموال مرد وكيل پايه يك مي تواند سريعا آن را توقيف كند.
• در صورت عدم پرداخت مهريه توسط زوج، وكيل مي تواند حكم جلب او را بگيرد.
• براي بازداشت مرد حين فرآيند مطالبه مهريه نيازي به حضور زن نخواهد بود.

سينا ابراهيمي
وكيل پايه يك دادگستري
هزينه طلاق توافقي 500

وكيل ملكي

نام وكيل ملكي  را براي بيان جنبه هاي حقوقي امور مربوط به املاك استفاده مي كنند. حضور وكيل ملكي نه تنها بعد از بروز دعاوي ملكي كه حتي در بسياري موارد  پيش از طرح دعوا و اختلاف نيز مي‌تواند با همكاري در امور حقوقي موكلين خود احتمال بروز برخي اختلافات را كاهش دهد تا مباحث ملكي و مالي  به نحو مسالمت ‌آميزتر و با آرامش بيشتري حل ‌و ‌فصل شوند و سرانجام مطلوبي را با وكيل ملكي بدست آوريد.

وكلاي دادگستري ، در تمام  زمينه هاي حقوقي ، ملكي ، كيفري ، خانواده و ساير پرونده هاي حقوقي ، امكان ارائه مشاوره حقوقي و قبول وكالت را دارند. اما وكيل ملكي در جهان امروزه بخصوص  در كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته ، با توجه به چالش هاي متفاوت ملك  و بالا رفتن قيمت املاك در سراسر جهان به عنوان وكيل دعاوي ملكي و وكيل ملكي كه در امور ملك تخصص دارد ، تعريف و جايگاه ويژه اي دارد.

وكيل ملكي بر تمام مواد قانوني و آيين نامه هاي ثبت بنا به تجربه اي كه دارد  ديد روشن  و با اشرافي به مسائل حقوقي دارا است به طوري كه وكيل ملكي حتي قضاياي بسيار پيچيده را همچون حفظ املاك از تجاوز و تعدي ، تقسيم املاك مشترك ، حقوق املاك ، كسب درآمد از املاك و موارد حقوقي و تخصصي درباره املاك  را به درستي حل ميكند.  مي توان به صراحت گفت نبود وكيل ملكي ايرادت و اشكالات عديده اي را براي موكل ملكي به بار خواهد آورد.

انواع دعاوي ملكي از ديد يك وكيل ملكي

دعاوي ملكي مطرح شده نزد وكيل ملكي شامل كليه دعاوي بيان شده بر سر موضوع ملكي  كه هر يك از طرفين دعوا براي خود حقي نسبت به آن قائل هستند را مي شود. اين گونه دعوا هاي ملكي ميتواند ناشي از خريد ، فروش و اجاره اموال و همچنين دعاوي راجع به تصرفات غير قانوني املاك و …   باشد. آنكه در دادگاه هاي قانوني تحت عنوان سه روش دعاوي حقوقي ملكي ، دعاوي كيفري ملكي و دعاوي ثبتي ملكي از طريق وكيل ملكي به آساني قابل پيگيري و حل و فصل مي باشد.

به دفعات فراوان ديده ايم كه معاملات ملكي به خودي خود و بدون حضور يك فرد آگاه از قوانين ملكي يعني وكيل ملكي هميشه به خوبي و خوشي پيش نميرود و حتي گاهي بدون وكيل ملكي دچار پيچيدگي هاي قانوني عميقي ميشود كه به آساني قابل حل و فصل نيست و حتي  فرد دادخواه مجبور مي شود مسئله ملكي خود را لاينحل رها كند.

دعاوي ملكي را ميتوان بنا به مسائل گوناگوني از نظر يك وكيل ملكي دسته بندي كرد؛ براي مثال براي بررسي دقيق وكيل ملكي بايد توضيح دهيد كه ملك مورد بحث  داراي مالك مشخص است يا مالك آن مجهول است؟ وكيل ملكي بايد بداند كه ملك مشاع است و يا غير مشاع؟ وكيل ملكي براي انجام كارهاي قانوني ملك شما نياز دارد بداند كاربري ملك مورد نظرشما  زراعي، صنعتي، اداري و يا  مسكوني  است؟ با توجه به مسائل متفاوت و فراوني كه در دعاوي ملكي بوجود مي آيند و با توجه به تجربه وكيل ملكي در تصدي پرونده هاي ملكي موكلان متفاوت، در ديوان عدالت ادراي و يا دادگاه هاي عمومي ميتوان به طور كلي مهم ترين دسته بندي زير را شامل كليه دعاوي ملكي بيان كرد:

دعاوي كيفري املاك از نگاه وكيل ملكي

بيشترين دعاوي كيفري املاكي كه براي بررسي به وكيل ملكي مراجعه ميكنند در واقع به بررسي جرم هايي كه درباره املاك اتفاق افتاده مي‌پردازد.  وكيل ملكي بيان مي كند كه دعواي كيفري ملك شامل مواردي مثل جعل سند ، كلاهبرداري ملكي، تصرف عدواني ، ممانعت از حق ملكي و فروش ملك غير و… مي تواند باشد.

دعاوي حقوقي املاك از نگاه وكيل ملكي

دعاوي حقوقي املاكي مثل الزام تنظيم سند رسمي، الزام به اخذ پايان كار، ابطال قرارداد، تعديل اجاره‌بها، الزام به اخذ صورت‌ مجلس تفكيكي، تخليه اماكن تجاري مشمول قانون سال ۱۳۵۶، خلع يد و افراز و تقسيم املاك از جمله مواردي است كه نياز به مراجعه به وكيل ملكي با تجربه دارد.

دعاوي ثبتي املاك از نگاه وكيل ملكي

وكيل ملكي برحسب تجربه به طورمشخص بيان مي كند. دعاوي ثبتي ملكي در حقيقت جزئي از دعاوي حقوقي هستند اما به دليل اهميتي قانونيشان وكيل ملكي آن ها را در دسته‌اي جداگانه مورد بررسي قرار مي دهد و شامل مواردي چون ابطال سند رسمي، ابطال اجرائيه ثبتي، ابطال عمليات ثبتي كميسيون‌هاي ثبتي، ابطال نظريه هيئت حل اختلاف اداره ثبت، افراز ملك، اجراي ثبت، توقيف عمليات اجرايي و ابطال عمليات اجرايي ثبت و … است.

دعاوي ملكي پر تكرار در پرونده هاي  يك وكيل ملكي

• تصرف عدواني ، غصب

در پرونده هاي وكيل ملكي ميتوانيم ببينيم اگر شخصي، بدون اجازه قانوني و مجوز دادگاه به تصرف ملك شما اقدام كند، اين عمل او در صورت اثبات، غصب محسوب مي شود. امكان دارد شخصي با علم به عدم مالكيت خود در ملكي، ملك شخص ديگري را تصرف نمايد. اين تصرف را تصرف عدواني مي نامند و عواقب اجراي كيفري دارد. در اين موارد وكيل ملكي توصيه ميكند كه بهتر است دعوي خلع يد مطرح گردد تا دادگاه ، پس از رسيدگي به موضوع با كمك وكيل ملكي حكم به رفع تصرف يا خلع يد از ملك غير و پرداخت خسارت ها را صادر نمايد. اگر فرد متصرف در ملك غصبي ساختماني را برپا نموده باشد لازم است كه حتما قلع بنا نيز توسط فرد دادخواه مورد دادخواست قرار گيرد.

• اثبات مالكيت

گاهي اوقات هنوز سند رسمي ملك صادر نشده است و به بيان مردم عامه ، ملك را قولنامه اي فروشنده به خريدار فروخته  است. در اين شرايط و اگر اختلافي بروز كند با توجه به نداشتن سند رسمي ، وكيل ملكي مي گويد ميبايست براي اثبات موضوع مالكيت، در دادگاه قانوني دادخواست مطرح شود و پس از احراز صحت ادعاي خواهان، مالكيت وي را با نظر دادگاه و با صدور راي اثبات مي كنند.

• افراز ملك ، ياتقسيم مال مشاع و تفكيك مال مشاع

به بيان وكيل ملكي اگر ملك مورد نظر مشاع باشد ، مي تواند يك دعواي ملكي باشد كه با تاييد اداره ثبت اسناد واملاك ، دادگاه عمومي محل وقوع ملك ،  اين مورد از تملك و دعواي ملكي  قابل رسيدگي وتصميم گيري مي باشد.

تاريخچه ثبت املاك در دعاوي هاي ملكي

ثبت املاك و دعاوي ملكي سابقه اي طولاني دارد و قديمي ترين سند ملك مربوط به شهر دودونگي در كشور كلده است. اين ســــند نقشه شــــهر دو دونگي را در حـــــدود چهار هزار سال قبل از ميلاد نشان ميدهد كه اراضي آن به قطعات ذوزنقه ، مربع و مثلث تقسيم شده است

داريوش گفت تا جمهوري هاي يوناني را در آسياي صغير مميزي و اراضي مزروعي را با قيد مساحت و اضلاع در دفاتر دولتي ثبت نمايند.  در روم و آتن دو نوع ثبت وجود داشت ثبت عمومي وثبت مالي. ثبت عمومي به منظور تعيين آمار افراد و ميزان دارايي آنان به كار ميرفت  و به همين جهت املاك هر فردي و قيمت آن تعيين ميشد. ثبت مالي براي اخذ ماليات بود و مساحت هر ملك و حدود آن و كاربري ملك (مزروعي، جنگلي و ….) و نام مالك و مجاورين آن ملك را بر پلاك هاي مسي حك ميكردند و نقشه املاك را در دو نسخه تهيه كرده و  يكي را به مركز ميفرستادند تا در دفتر امپراطوري بايگاني شود و ديگري را در دفتر مستملكات حفظ ميكردند. چون مهندس هاي  رومي مستخدم دولت بوده  اند ، ثبت رومي ها رسمي و در دادگاه ها معتبر و داراي سنديت بوده است .

در ايران به دستور انوشيروان ثبت معاملات نزد قضات و در دفاترآنان انجام ميشد. در عهد صفويه مرجعي به نام ديوانخانه تاسيس شد كه يك نفر قاضي شرع در آنجا به كار معامله هاي  تنظيم اسناد و عقدنامه  و طلاق نامه ها مي پرداخت  و اسناد و معاملات را مهر و موم  در دفتر مخصوصي ثبت مي كرد. در كاروان سراها نيز دفاتري به نام دفتر تجارت بود كه معاملات تجار را  در آن ثبت ميكردند و اين دفتر نزد محاكم داراي اعتبارفراواني بود.